حبّة القلب دانه‌ايست كه باغبان ازل و ابد از انبار خانه «الارواح جنود مجنّدة» در باغ ملكوت‌ «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي» نشانده است و بخودى خود آن را تربيت فرمايد كه «قلوب العباد بين أصبعين من أصابع الرحمن يقلّبها كيف يشاء». و چون مدد آب علم‌ «مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‌ءٍ حَيٍّ» با نسيم «انّ للّه فى أيام دهركم نفخات» از يمن يمين اللّه بدين حبة القلب مى‌رسد، صد هزار شاخ و بال روحانى ازو سر بر مى‌زند، از آن‌ بشاشت و طراوت، اين معنى عبارت است كه «انّى لاجد نفس الرحمن من قبل اليمن». پس حبة القلب كه آن را «كلمه طيبة» خوانند و شجره طيبه شود كه«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً، طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ».