فلک
بر فلکش ره نبود ماند بر آن کوه قاف
با تو چه گویم که تو در غم نان ماندهای
پشت خمی همچو لام تنگ دلی همچو کاف
هین بزن ای فتنه جو بر سر سنگ آن سبو
دور ز جنگ و خلاف بیخبر از اعتراف
همچو روانهای پاک خامش در زیر خاک
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم شهریور ۱۴۰۴ ساعت 7:59 توسط فائق
|